tag:blogger.com,1999:blog-155865792024-03-06T04:04:13.130+03:30رسوای زمانههر چه کردیم که سخنی نگویم نشد ، دیدم که در این زمانه سکوت گناه است ، گناه هم انجام ندادن کار نیک است آری سکوت گناه است !بابک خرمدینhttp://www.blogger.com/profile/16515215024361591102noreply@blogger.comBlogger2125tag:blogger.com,1999:blog-15586579.post-80684315743734735692009-07-26T16:23:00.005+04:302009-07-26T18:29:16.742+04:30رسوای زمانه شدیم !<div style="text-align: center;"><br /></div><div style="text-align: justify;"><span style="" id="profile_status"><span id="status_text">من بد بودم اما بدی نبودم ، از بدی گریختم ، دنیا مرا نفرین کرد ، و سال بد در رسید : سال اشک پوری ، سال خون مرتضی ، سال تاریکی . و من ستاره ام را یافتم من خوبی را یافتم ، به خوبی رسیدم و شکوفه کردم ، تو خوبی و این همه اعتراف هاست ، من راست گفتم و گریستم و این بار راست میگویم تا بخندم ، زیرا آخرین اشک من نخستین لبخندم بود ، تو خوبی و من بدی نبودم </span></span></div><div style="text-align: justify;"><br /></div><div style="text-align: justify;">راست گفته اند سالی که نکوست از بهارش پیداست ! از همان روزی که صدا و سیما سنت های باستانی ایرانیان را نادیده گرفت می شد فهمید که چه سالی هست ! تا امروز که تک تک دوستان و یارانمان در زندان ها و زیر شکنجه ها جان می سپارند .</div><div style="text-align: justify;"><br /></div><div><div><img src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEiTq1yDWd6c60qAQvr9JxoroPAyDUuNWMremMk6SXhyphenhyphenN1jMme3DeZQiwYhnkS-pwqABLXBx3hWGQZwrow4O8kvlAhaZJiEfbUY4OPL6LPggwaGlBmK-XAY5VgQiwvupEAp0s-G9/s400/9107934.JPG" style="display:block; margin:0px auto 10px; text-align:center;cursor:pointer; cursor:hand;width: 222px; height: 400px;" border="0" alt="" id="BLOGGER_PHOTO_ID_5362763430897701282" />شمع و پروانه منم مست ميخانه منم<br />رسوای زمانه منم ديوانه منم<br />رسوای زمانه منم ديوانه منم<br /><br />يار پيمانه منم از خود بيگانه منم<br />رسوای زمانه منم دیوانه منم<br /><br />چون باد صبا در به درم<br />با عشق و جنون همسفرم<br />شمع شب بی سحرم<br />از خود نبود خبرم<br />رسوای زمانه منم ديوانه منم<br /><br />تو ای خدای من شنو نوای من<br />زمين و آسمان تو ميلرزد به زير پای من<br />مه و ستارگان تو ميسوزد ز ناله های من<br />رسوای زمانه منم ديوانه منم<br />رسوای زمانه منم ديوانه منم<br /><br />وی از اين شيدا دل من<br />مست و بی و پروا دل من<br />مجنون هر صحرا دل من<br />رسوا دل من رسوا دل من<br />ناله تنها دل من داغ حسرت ها دل من<br />سرمایه سودا دل من<br />رسوا دل من<br /><br />خاکستر پروانه منم خون دل پيمانه منم<br />چون شور ترانه تويي چون آه شبانه منم<br />رسوی زمانه منم ديوانه منم<br />رسوی زمانه منم ديوانه منم<br /></div><div><br /></div><div>آهنگ : رسوای زمانه</div><div>خواننده : بانو الهه</div><div>شاعر : بهادر یگانه</div><div>آهنگساز : همایون خرم </div><div><a href="http://rapidshare.de/files/47952153/06_Rosvayeh_Zamaneh.mp3.html">لینک دانلود آهنگ رسوای زمانه</a></div><div><br /></div><div><br /></div><div>پی نوشت :</div><div><ol><li style="text-align: justify;"><a href="http://chrr.us/spip.php?article4710">دخترم! زندان، وعده انقلاب نبود / محمد نظرآهاری</a> | شیوا جان، دخترم! سال ها پیش بود، 1357 و آن روزها امید در وجود ملتی ناامید زنده گشت. کسی آمد و ندا سر داد: ای ملت ستمدیده دل خوش دارید، نظامی بر پا خواهیم کرد همه خوبی، صفا، مهر، عدالت و دیگر هرگز چشمی نگران آینده فرزندش به عنوان زندانی سیاسی نخواهد بود.</li><li style="text-align: justify;"><a href="http://www.deutsche-welle.de/dw/article/0,,4518914,00.html">دانشجوی دیگر بنام امیر جوادیفر در یکی از زندانهای ایران درگذشته است</a></li><li style="text-align: justify;"><a href="http://www.hra-news.org/news/2415.aspx">دستگیری دکتر محمد علی صفرپور استاد دانشگاه</a></li><li style="text-align: justify;"><a href="http://www.hra-news.org/news/2420.aspx" style="text-decoration: none;">وضع جسمی و روحی حجاریان مناسب نیست</a></li></ol></div></div>بابک خرمدینhttp://www.blogger.com/profile/16515215024361591102noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-15586579.post-64473078586394497682009-06-29T02:24:00.000+04:302009-06-29T02:25:42.415+04:30عجب روزگاری شده !<div dir="rtl" style="text-align: justify;">عجب روزگاري شده ، سرت رو مياري بالا مي بيني خودت داشتي جاسوسي خودت رو مي کردي ! پشت سرت رو نگاه مي کني مي بيني خودت برا خودت پاپوش درست کردي ! تازه مي خواي به خودت بياي مي بيني خودت رو تو بند و زندون انداختي ! مي خواي بفهمي چي شده بود تير خلاص رو مي زني و خودت رو مي کشي ، به همين سادگي<br /></div>بابک خرمدینhttp://www.blogger.com/profile/16515215024361591102noreply@blogger.com1